دست انداز



محمد علی نجفی

محمد علی نجفی امروزه کمتر کسی را در ایران و به ویژه تهران پیدا می کنید که مطلبی درباره شهردار پیشین پایتخت نشنیده، نخوانده و ندیده باشد.
نجفی شهردار پیشین تهران که از شهریور ۹۶ تا اسفند ۹۶ تکیه بر صندلی خیابان بهشت زد و با یک تراژدی مبهم از این جایگاه استعفا داد در خرداد ۹۸ با به قتل رساندن همسر دوم خود میترا استاد به سرتیتر خبرهای ایران تبدیل شد و در هر کوچه و خیابان مردم درباره او صحبت کردند و بسیاری از ت مداران نظراتی پراکنده حول این واقعه دادند.
نجفی امروز مرد روزهای سیاه اصلاح طلبان تبدیل شده است که موجبات نگرانی هم حزبی های خود را فراهم کرده است و به قول آقای به دنبال آب و صابون هستن تا روی خود را بشورند و گاهی برا‌ئت می جویند از او و افرادی هم هستند که از اساس ماجرا را طوری تغییر میدهند که انگار هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است.
اما شاید تنها چیزی که از نظرها به دور مانده است واقعیت نجفی است که شاید اگر شخص او لب به سخن نگشاید هیچ وقت از اسرار این قتل باخبر نشویم. شاید هیچ کس نتواند نجفی و نجفی های را درک کنند.
کار انجام شده توسط آقای نجفی شهردار پیشین تهران چه درست و چه غلط دارای زوایایی پنهانیست که احتمالا هیچ وقت برملا نشود. برای پایان این متن دوست دارم گوش زدی اول به خودم و دوم به دیگران بکنم و آن اینکه این اتفاق تلنگری است برای جامعه ی ی ما که جوانان قصد ورود به آن را دارند و یا پیرانی که در آن هستند اینست که این چاله شاید جلوی راه خود ما هم باشد.
انتهای یادداشت / شریف زمانی

امروز در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت مردمی جمهوری اسلامی ایران بدست پیر جماران حضرت امام خمینی ره در کشور شاهد حضور احزاب و جریان های ی رنگارنگی هستیم که از اصول و آرمان های انقلاب ۵۷ تنها نام آن را به یدک می کشند و در عمل برعکس حرکت می کنند. امروزه روز استفاده از نام حضرت امام خمینی ره و شهدا دکانی شده است برای عده ای و صرف منافع شخصی که به راحتی آن را خرج کرده و بدون کوچکترین عذاب وجدانی کشور را به پرتگاه بازگشت از اصول انقلاب ۵۷ می برند.
این جریانات و افراد ی با تشکیل مافیای در ت ایران با نام اصولگرایی صرفا از اصولی که هیچ وقت برای مردم و به ویژه قشر جوان شفاف نشد نان می خورند و امور میگذرانند به امید آنکه این خانه ایمن است٬ اما ایمن ترین خانه ها هم در مقابل زله ای ۱۰۰ ریشتری خراب شده و هیچ باقی نمی ماند٬ این جریان پرسروصدا یادش رفته که نسل عوض شده و امروز با قشر جوان طرف است و تقریبا از نسل انقلاب که حضرت امام ره را دیده اند چیزی باقی نمانده٬ این جریان یادش رفته امروز در قبال جوانان مسولیت دارد و باید پاسخگوی رفتار و گفتار خود باشد٬ از اینها مهمتر باید جوانان را با حضرت امام ره و آرمان های او به شیوه های جدید و کاربردی آشنا کنند و صرفا یک درس در دانشگاه که همیشه تعطیل است.
امروز در کشور تنها یک چیز مطرح است و آن آرمان های انقلاب ۵۷ است که هیچ وقت برای نسل جوان مشخص نشده است که این آرمان ها دقیقا چه هستند و چه کارکردی دارند٬ در این میان پرچمی برافراشته شده با نام نواصولگرایی که به معنای آشنا سازی جوانان با آرمان های حضرت امام خمینی ره و حرکت جوانان در جهت راستی آزمایی جریانات اصولگرا در میزان محقق شدن آنها و مطالبه آن می باشد. نواصولگرایی یعنی پا به میدان گذشتن جوانان در زمینه های ت و مدیریت جهت تحقق اهداف والای حضرت امام ره و کنار گذاشتن دلالان ی اصولگراست. حال اگر بخواهیم کمی شفاف تر و موشکافانه تر سخن بگویم باید ابتدا آرمان های حضرت امام ره را به ترتیب و در تمامی جهات مطالعه و به صورت مصداقی در زمان حال صحبت کنیم. به طور مثال آن زمان که حضرت امام ره شعار نه شرقی و نه غربی را سردادند شاید چندان مصداق معنی آن وجود نداشت اما امروز تفسیر این تفکر را شاید بتوان در وجود کالاهای شرقی در بازار و رسوخ تفکر غربی در میان مسولان ایرانی دید٬ امروز ایران با مشکل واردات بی رویه از شرق و سبک زندگی غربی دست و پنجه نرم می کند و ماحصل آن اشراف زادگی و آقازاده پروری می شود و درنهایت کارگر ایرانی بیکار و کارخانه ی ملی تعطیل می شود.
تفکر نه شرقی و نه غربی امام ره امروز تبدیل شده است به کالاهای شرقی در بازار و رسوخ تفکر و سبک زندگی غربی در میام مسئولان و ت مداران. مثالی دیگر وقتی که حضرت امام خمینی ره فرمودند که آمریکا با ایران جنگ نظامی نمی کند بلکه تربیت شدگان خود را به این کشور روانه میکند (پرستوها) برای انجام ماموریت تا به این انقلاب صدمه وارد کند امروز شاهد تفکراتی هستیم در میان مدیران و ت مداران خود که عینا جمله ی امام را تداعی می کند. در جایی دیگر حضرت امام خمینی ره فرمودند آن زمان که مسولان نظام کاخ نشین شوند باید فاتحه ی این انقلاب را خواند شما امروز یک مدیر و ت مدار ایرانی را پیدا کنید که کاخ نشین نباشد. روزی حضرت امام خمینی فرموند آن روزی که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد٬ انحراف از حیث قدرتطلبی و از حیث مالطلبی در کشور و در وزیرها پیدا شد (استعفای وزیر آموزش و پرورش)٬ در رییس جمهور پیدا شد آن وقت باید جلویش را بگیرند، این دقیقا همان نواصولگرایی یعنی جوانان مومن انقلابی پا به عرصه گذاشته و در انتخابات مجلس و شورا کاندید شده و مو به مو آرمان های امام ره و انقلاب ۵۷ را دنبال و مطالبه کنند یعنی اگر خطای در وزرا و نمایندگان مجلس و شورا دیدند مطالبه کنند و در چهار چوب قانون کوتاه نیایند. این همان نواصولگرایی است. یعنی حضور پرشور جوانان در عرصه ی پیگیری آرمان های انقلاب ۵۷ و مطالبه گری و تحقق آن.
حال راهکار دقیق این هدف چیست؟ در ابتدا باید جوانان با آرمان های حضرت امام ره به طور کامل آشنا شده و به جهت حفظ انقلاب ۵۷ و حکومت اسلامی پا به عرصه ی پیکار گذاشته و در انتخابات مجلس و شورا و ریاست جمهوری به فرد و افرادی که صلاحیت دارد رای داده و خود نیز کاندید شده و اهداف را دنبال کنند و از دیگران مطالبه نمایند. همچنین تعبیری دیگر از نواصولگرایی یعنی جوانان باید در هر موضوعی به بیانات مقام معظم رهبری رجوع و آن را به جد پیگیری نمایند به طور نمونه وقتی رهبری در خصوص حمایت از کارگر و کالای ایرانی سخن می گویند جوانان باید تمامی دستگاه های اجرایی دولتی را زیر نظر گرفته و در صورت مغایرت با این سخن آن را به جد پیگیری و مطالبه نمایند.
در پایان تنها می توان گفت این مسیر ناهموار رسیدن به قله ی سربلندی ایران و ایرانی تنها به دست جوانان پیموده می شود که باید با روحیه ی جهادی پا به میدان بگذارند. پایان یادداشت / شریف زمانی

ماجرا از آنجای شروع می شود که غالبا در ایران مردم غریبه هستن! انقلابی به واسطه مردم در سال ۵۷ رقم خورد در دوران ۴۰ سالگی خود در نقطه ای قرار دارد که مسئولان با مردم غربیه هستن و آن ها را از خود نمی دانند، (البته نه همشون).
دیروز یعنی ۱۶ خرداد ۹۸ خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش آقای سیدمحمد بطحایی توسط بعضی رسانه های غیر رسمی منتشر شد، بعد خبرگزاری های رسمی اونو تکذیب کردن، یکی گفت رییس جمهور موافقت نمی کنه، یک منبع آگاه در دولت از تقدیم استعفا به رییس جمهور خبر داد و در نهایت پس از پاسکاری های خبری بالاخره این خبر توسط رسانه ها تایید و استعفا هم با موافقت رییس جمهور همراه شد.
اول ماجرا و غریبگی مردم هم دقیقا از همین جا آب می خورد که با توجه به وجود رسانه های اجتماعی که موجبات شفافیت اطلاعات (به قول اصلاحاتی ها اتاق شیشه ای) می توان خبر را بدون این همه حاشیه و دردسر منتشر کرد چرا اینگونه و با جنجال و بازی خبر اعلام می شود، خوب برادر من از طریق روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش و یا سایر رسانه های معتبر خبر رو اعلام کن، این چه بازی آخه؟؟؟ حالا از این موضوع رد بشیم می رسیم به علت استعفا، ۲ خبر در این باب وجود داره، یکی اینکه بعضی ها میگن ایشون به خاطر مطالبات فرهنگیان و بازنشستگان و یکی هم میگه به خاطر رفتن و نشستن روی صندلی مجلس شورای اسلامی که در اسفند ۹۸ برگزار میشه.
البته یک خبری هم اومده که رفتن و روی صندلی نشستن رو تایید می کنه. حالا ما با اینا هم کار نداریم که مردم غریبه هستن و جالب اینجاست که قرار برای مردم کار کنیم اما مردم رو از خودمون نمی دونیم، اما مشکل ما دقیقا جای رقم می خوره که کارنامه آقای بطحایی رو باید مرور کنیم، در دوران وزارت که تحولی از ایشون ندیدیم، همین آخر های کار هم که آهنگ وزیرمون جنتلمن در رسانه ها پخش شد و آقای وزیر مثل سایر وزرا تکذیب کردن، بعد گفتن صدا گذاری و در حال تحقیق هستیم و باز مثل سایر تحقیق ها و بر اساس حافظه تاریخی ملت فراموش شد رفت نتایج این تحقیق. حالا آقای وزیر جنتلمن آماده شده بپره روی صندلی مجلس در حالی که صدها جوان مومن انقلابی که دل در گرو ملت دارن و مشتاق حضور در مجلس هستن باید از صندلی های مجلس دور بمونن.
اینجاست که نقش مردم در انتخابات مشخص میشه که با شناخت کامل و بر اساس حافظه تاریخی رای بدن تا شاهد بی عدالتی و رانت و سایر مسایل و مشکلات اجتماعی نباشیم. انشاالله پایان یادداشت / شریف زمانی

محمد علی نجفی امروزه کمتر کسی را در ایران و به ویژه تهران پیدا می کنید که مطلبی درباره شهردار پیشین پایتخت نشنیده، نخوانده و ندیده باشد.

نجفی شهردار پیشین تهران که از شهریور ۹۶ تا اسفند ۹۶ تکیه بر صندلی خیابان بهشت زد و با یک تراژدی مبهم از این جایگاه استعفا داد در خرداد ۹۸ با به قتل رساندن همسر دوم خود

میترا استاد به سرتیتر خبرهای ایران تبدیل شد و در هر کوچه و خیابان مردم درباره او صحبت کردند و بسیاری از ت مداران نظراتی پراکنده حول این واقعه دادند.

نجفی امروز مرد روزهای سیاه

اصلاح طلبان تبدیل شده است که موجبات نگرانی هم حزبی های خود را فراهم کرده است و به قول آقای به دنبال آب و صابون هستن تا روی خود را بشورند و گاهی برا‌ئت می جویند از او و افرادی هم هستند که از اساس ماجرا را طوری تغییر میدهند که انگار هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است.

اما شاید تنها چیزی که از نظرها به دور مانده است واقعیت نجفی است که شاید اگر شخص او لب به سخن نگشاید هیچ وقت از اسرار این قتل باخبر نشویم. شاید هیچ کس نتواند نجفی و نجفی های را درک کنند.
کار انجام شده توسط آقای نجفی شهردار پیشین تهران چه درست و چه غلط دارای زوایایی پنهانیست که احتمالا هیچ وقت برملا نشود. برای پایان این متن دوست دارم گوش زدی اول به خودم و دوم به دیگران بکنم و آن اینکه این اتفاق تلنگری است برای جامعه ی ی ما که جوانان قصد ورود به آن را دارند و یا پیرانی که در آن هستند اینست که این چاله شاید جلوی راه خود ما هم باشد.
انتهای یادداشت /

شریف زمانی


با عرض سلام و احترام خدمت تمامی دست اندازی های عزیز، در همین ابتدای کار خیلی سریع بخوام بگم که دست انداز چی باید اینطور تعریف کنم که دست انداز یک سرعت گیر ی، حالا این سرعت گیر ی دقیقا به چه کاری میاد رو با هم بررسی می کنیم.

ما در کشور ایران زندگی می کنیم، در کشور ایران احزاب و افراد ی باعث تاثیرگذاری های ی میشن و این تاثیر گذاری ها بر روی زندگی اجتماعی تک تک افراد جامعه اثر داره.

گاهی دیده میشه افراد ی حرف های میزنن، کارهای میکنن که بر خلاف منافع ملی هستش، منافع ملی که ما درباره اون حرف میزنیم شامل تمامی مسائلی که معاش و زندگی یک انسان و در نهایت یک کشور رو تهدید کنه.

ما در دست انداز سعی داریم تا جلوی ت مداران و مسائل ی رو بگیریم که پاشون رو گذاشتن روی تخت گاز و دارن با سرعت بالا میرن و وقتی به ما میرسن باید ترمز کنن و پاسخگو باشن.

ما به مردم کمک می کنیم که فرهنگ مطالبه گری خودشون رو بالا ببرن و درباره مسائل ی خوب فکر کنن البته با داشتن اطلاعات کافی.

شما هم می تونی یک دست اندازی باشی و مطالب خودت رو برای ما ارسال کنی.

امیدوارم که در پناه حق در این راه موفق باشیم.

یاعلی.


وزیر نیروی محترم چند روز پیش اعلام کردن مردم ایران زیاد غذا میخورن و زیاد می پوشن ( در همین ابتدا ما مردم از شما و سایر مسئولین بابت این موضوع عذرخواهی کرده و قول میدیم از این به بعد دیگه تکرار نکنیم).

همچنین آقای اردکانیان (وزیر محترم و خیلی محترم نیرو) اعلام کردن که چینی ها با یک وعده غذا سیر میشن و ما ایرانی ها کلا زیاد غذا می خوریم.

حال چند خط صحبت با وزیر محترم نیرو خالی از لطف نیست، در همین ابتدا اعلام بکنم که آقای وزیر نیرو این مطالبی که ذکر کردین دقیقا به شما و حیطه کاری شما ربطی نداره و بهتره در مسایلی که نه به طور مستقیم و نه به طور حتی غیر مستقیم موضوعیتی پیدا نمی کنه وارد نشید و بهتر است شما روی مسایلی همچون برق کار کنید که شاهد قطعی های برق در تابستان نباشیم.

مورد دیگه اینکه شما احتمالا مردم ایران رو با دوستان و آشنایان و اطرافیان خودتون مقایسه کردین (مثل آقای وزیر سابق بهداشت قاضی زاده هاشمی که در کارنامه خودش جملاتی همچون "خودت بمالش" "مهم نبودن بودجه درمانی بیماری های خاص" و . رو دارن. باور کنید قدرت خرید مردم کم شده و همچنین یه لحظه سرتون رو از پنجره دفتر زیباتون بیرون کنید و یا در خیابان کمی با دقت ببینید افرادی رو تا کمر خم شده در سطح زباله می بینید که به دنبال غذا هستن و این قطعا برای حکومتی اسلامی جز سرافکندی ندارد. به قول بزرگی که میگفت اگر در جامعه ی فقر هست حتما افرادی بیشتر از حق خودشون دارن میبرن.( الله و اعلم)

همچنین بزرگوار به این نکته اشاره نکردین که اگر من در طی روز چند لقمه نون و پنیر بخورم آیا بیشتر از اون فرد چینی که در سفره خودش تنوع غذای (ویتامین و پروتئین) داره یعنی وعده های غذای من ایرانی بیشتر؟

لازم به ذکر است شخص شما و فرزندان شما با پول بیت المال به خارج رفته و تحصیل کرده،(درمورد عکس های منتشر شده در فضای مجازی از محفل چلوخوری دختر شما با دامادتون هم کمی توضیح بدین بد نیست)

لب کلام: کلام اخر اینکه به شخصه به تمامی مدیران و مسئولین و ت مدارانی همچون آقای اردکانیان برای تجدید میثاق با آرمان های امام خمینی ره به حرم میرن (عکس زیر) لطفا فقط برای گرفتن عکس و رزومه سازی نرن و کمی حداقل در حد پاس کردن درس وصایا (درسی مهم در دانشگاه) به گفته ها و سیره عملی و رفتاری هم توجه ویژه داشته باشن.(من نمی دونم مسئولین ما دقیقا با چی تجدید میثاق می کنن)

رضا اردکانیان

دوست داشتم یادی کنم از سفره ی شهید رجایی. چقدر مسئولین امروزی ما شبیه رجایی هستند؟

شهید محمد علی رجایی

پایان یادداشت / شریف زمانی


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها